
این محصول یک خمیردندان و ترکیبی نعنایی و کف کننده به نام «پپسودنت»Pepsodent بود. چند سرمایه گذار نامطمئن وجود داشتند - یکی از آنها یک سری معاملات شکست خورده امالک داشت؛ دیگری آنطور که شایع شده بود، با اراذل و اوباش ارتباط داشت - ولی این دوست قدیمی وعده میداد که این معامله، کار بزرگی از آب درآید. به شرط آنکه هاپکینز موافقت نماید در طراحی یک فعالیت تبلیغاتی به او کمک کند.
هاپکینز مردی بود که آمریکاییها را متقاعد کرده بود نوشیدنی شلیتز را بخرند، با این ادعا که این شرکت با بخار تازه شیشه های آنها را تمیز میکند، در حالی که این نکته را ذکر نمیکرد که همه شرکتهای دیگر هم دقیقاً از همان شیوه استفاده میکنند.
او میلیونها زن را به خرید صابون پالمولیو ترغیب کرده بود، با این ادعا که کلئوپاترا هم خودش را با این صابون میشسته است، با وجود اینکه تاریخدانان خشمگین، تظاهرات تندی به خاطر این مسئله به راه انداخته بودند.
او پافدویت، گندم بو داده را با گفتن اینکه «این محصول از تفنگ شلیک میشود»، تا زمانی که دانه ها «هشت برابر اندازه طبیعی» پف میکنند، مشهور کرد.
او بسیاری از محصولات که قبلا ناآشنا بودند - کواکر اوتز، گود یر تایرز، جاروی فرش بیسل، گوشت و لوبیای ون کمپ - را تبدیل به نام آشنا و مشهوری کرده بود و در این کار، آنقدر ثروتمند شده بود که در کتاب پرفروش زندگی نامه اش، زندگی من در تبلیغات، قسمتهای خیلی زیادی را به مشکلات خرج کردن این همه پول اختصاص داده بود.
کلود هاپکینز بیشتر از همه به خاطر یک مجموعه قوانین ابداعی اش که توضیح میداد چگونه عادتهای جدید در میان مشتریان ایجاد کنیم، مشهور بود. این قوانین صنایع را متحول کرده و نهایتاً در میان فروشندگان، کسانی که طرفدار اصلاح آموزش و پرورش بودند، حرفه ای های سلامت عمومی، سیاستمداران و مدیران عامل مرسوم شدند.
حتی امروزه قوانین هاپکینز همه چیز را، از اینکه ما چگونه وسایل نظافتی میخریم تا ابزارهایی که دولت برای ریشه کنی بیماریها استفاده میکند، تحت تأثیر قرار میدهند.
این قوانین، اساس ایجاد هر روتینی هستند. با این حال وقتی دوست قدیمی هاپکینز به خاطر پپسودنت پیش او آمد، این مرد تبلیغات، علاقه چندانی نشان نداد. اینکه سلامت دندانی آمریکاییها به شدت در حال بدتر شدن بود، بر کسی پوشیده نبود.
چون کشور ثروتمندتر شده بود، مردم شروع به خریدن مقادیر بیشتری محصولات قندی و غذاهای فرآوری شده کرده بودند. هنگامی که دولت شروع به اعزام مردان به جنگ جهانی اول کرد، تعداد بسیار زیادی از افراد گماشته شده دندانهای فاسدی داشتند، آنچنان که مقامات میگفتند بهداشت دندانی ضعیف، یک خطر ایمنی در سطح ملی است.
با این حال دوست او مصر بود. او دوباره و دوباره برگشت و به هاپکینز که مرد بسیار مغروری بود التماس میکرد، تا اینکه بالاخره این مرد تبلیغات تسلیم شد.
برای مثال او کراکر اوتز را به عنوان صبحانه ای میفروخت که میتوانست برای بیست و چهار ساعت انرژی تولید کند - منتها فقط در صورتی که هر روز صبح یک کاسه از آن را بخورید.
او مواد نیرو بخشی را تبلیغ میکرد و میفروخت که معده، مفاصل، پوست بد و «مشکلات زنان» را درمان میکرد، منتها فقط در صورتی که دارو را اولین باری که علایم ظهور میکردند میخوردید.
خیلی زود بعد از آن، صبحها مردم با ولع شوربای جو دو سر میخوردند و هر موقع کمی احساس خستگی میکردند، بطریهای کوچک قهوه ای را سر میکشیدند، که اگر خوش شانس بودند حداقل یک بار در روز این اتفاق میافتاد.
این عاقلانه ترین تصمیم مالی زندگی هاپکینز بود. در عرض پنج سال از آن شراکت، هاپکینز پپسودنت را تبدیل به یکی از شناخته شده ترین محصولات روی کره زمین کرد و علاوه بر آن، کمک کرد عادت مسواک زدن در سراسر آمریکا با سرعت شگفت آوری رواج یابد.
بزودی همه از شرلی تمپل گرفته تا کلارک گیبل در مورد «لبخند پپسودنت» خودشان با افتخار حرف میزدند. تا سال 1930، پپسودنت در چین، جنوب آفریقا، برزیل، آلمان و تقریباً هر جای دیگری که هاپکینز میتوانست حق تبلیغات را خریداری کند فروخته شد.
یک دهه بعد از اولین فعایت تبلیغاتی پپسودنت، نظرسنجیها نشان داد که مسواک زدن برای بیشتر از نیمی از جمعیت آمریکاییها تبدیل به یک تشریفات شده است. هاپکینز کمک کرده بود تا مسواک زدن تبدیل به یک فعالیت روزانه شود.
هنگام تمرکز بر روی فیلم دندان، هاپکینز این واقعیت را نادیده گرفته بود که همین فیلم همیشه دندانهای مردم را پوشانده است و به نظر نمیرسد کسی را اذیت کرده باشد. شما هر چیزی که بخورید یا هر چقدر هم که دندانهایتان را مسواک بزنید، این فیلم به طور طبیعی روی دندانهای شما به وجود می آید.
مردم هیچ وقت توجه زیادی به آن نکرده بودند و دلیل خاصی وجود نداشت که این کار را بکنند: شما میتوانید با خوردن یک سیب، کشیدن انگشتتان روی دندانها، مسواک زدن یا چرخاندن شدید آب در دهان از شر آن خالص شوید. خمیردندان هیچ کمکی به حذف این فیلم نمیکرد. در واقع، یکی از محققان برجسته آن زمان گفت که همه خمیردندانها - به خصوص- پپسودنت بی فایده اند.
در عرض سه سال این محصول بین المللی شد و هاپکینز مشغول تبلیغات در اسپانیا، آلمان و چین بود. در عرض یک دهه، پپسودنت یکی از پرفروشترین کالاها در تمام دنیا بود و بیش از سی سال، پرفروشترین خمیردندان آمریکا باقی ماند.
حتی امروزه قوانین هاپکینز جزء اصلی کتابهای بازاریابی و شالوده و اساس میلیونها تبلیغات است و از همان اصول برای ایجاد هزاران عادت دیگر استفاده شده است - اغلب بدون اینکه مردم پی ببرند، به شکل خیلی مشابهی فرمولهای هاپکینز را تبلیغ میکنند.
برای مثال مطالعات در مورد سرانجام فروش خمیردندان کرست، که فلوراید - اولین عامل در خمیر دندان که واقعاً باعث شد در مقابله با پوسیدگی مؤثر باشد - را به محصولش اضافه کرد، از پپسودنت بیشتر شد.
تحقیقات در مورد رژیم گرفتن میگوید که ایجاد عادتهای جدید مستلزم سرنخ از قبل تعیین شده - نظیر طراحی فهرست غذا از قبل - و پاداشهای ساده برای رژیم گیرنده هاست، وقتی که به برنامه شان وفادار بمانند.
این قانون همه چیز را توضیح میدهد، از اینکه چرا سخت میشود یک جعبه دونات را نادیده گرفت تا اینکه چگونه یک دویدن نرم صبحگاهی میتواند تبدیل به یک روتین تقریباً بدون زحمت و تقلا شود.
0 نظر