این علم در زمان قدیم هم متداول بوده است. و بهترین سند آن، کتاب هایی است مانند «مخزن الاویه» و امثال آن که در اینباره تدوین شده است. امروز غذاشناسان با الهام از این کتب و تجربیات و زحماتی که خود در این قسمت به کمک آزمایشها متحمل گشته اند سبب تکمیل و گسترش بیشتر این علم شده اند.
البته اگر افراد اجتماع در حد استعداد خود نسبت به غذاها شناسایی پیدا کنند و به کار بندند بهمان اندازه به بهداشت عمومی کمک نموده و متقابلا به همان نسبت از مصرف داروها و مخارج هنگفت مربوط به آن و بیماریها کاسته خواهد شد.
اسلام همانگونه که از هر نظر کامل است، از نظر جنبه های بهداشتی نیز مکتبی غنی و نیرومند دارد. راستی جاي شگفتی است که در چهارده قرن قبل، پیشوایان اسلام درباره یک گیاه یا یک میوه حقیقتی را بیان کرده اند که در آن روز شاید باور کردنی نبوده اما امروز که روز شکوفا شدن مطالب پیچیده و روشن گشتن حقائق نهفته است در پرتو آزمایشها و زحمات پیگیر دانشمندان، حقیقت آنها کاملا روشن گردیده است. کدام دانشمند و محقق است که بتواند حقایق علمی قرآن را درباره جنین و نطفه تا غرائز و فطرت ها و تابیولوژي و فیزیولوژي منکر شود؟
کدام دانشمندان و فیلسوف است که نظریات اسلام را درباره سیارات و زمین و سایر کواکب آسمانی و طریقه گردش آنان را با دیده تحقیر نگردد؟
بلکه همین نظریات زیر بناي علوم و سرنخ دقتها و مطالعات دانشمندان تا زمان ما گردیده است و از همین نظر است که «انشتین» در کتاب «دنیایی که من می بینم» به طور کلی مذهب را محرک تحقیقات و مطالعات علمی بشر می داند به ویژه مذهبی که مرام و شعارش تفکر است.
تحرکی که اسلام براي بشریت بوجود آورد تنها مخصوص مسلمانان نبود بلکه شعاع و پرتو آن غرب را نیز فرا گرفت. دنیاي اسلام در جهان مسیحی نفوذهاي گوناگون داشت اروپا از دیار اسلام؛ غذاها، شربت ها، دارو، درمان، اسلحه و نشانه هاي خانوادگی؛ سلیقه و ذوق هنري، صنعت و تجارت و قوانین و رسوم دریانوردي را فراگرفت، و غالبا لغات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کرد. ابن سینا و ابن رشد از مشرق بر فلاسفه مدرسی اروپا پرتو افکندند...
این نفوذ اسلامی از راه بازرگانی و جنگ های صلیبی و ترجمه هزاران کتاب از عربی به لاتین و مسافرت دانشجویی از قبیل «کربرت» و... به اندلس انجام گرفت. خوب است شاهد زنده را برای اثبات این قسمت از کتب غذایی غربیها با اعتراف جالب آنان بنویسیم. «لونس کارالیه» «اریک نیژل» «پرفسور لهارمو» و «لیموند دکسترت» درباره شکر تیغال اینطور می نویسد: «به عقیده حکیم مومن شکر تیغال خاصیت ملین و مسکن دارد و برای سوزش مری و خشونت سینه و معالجه سرفه و صاف کردند آواز و رفع خشکی گلو معده نافع است.» آزمایشها و تحقیقات علمی امروز هم خواص درمانی و آثار شفابخش شکر تیغال را تأیید کرده است.
از جمله چیزهاي که به همراه علوم مسلمین از طریق جنگ هاي صلیبی از آسیا رفت، گیاهان مختلف بود همان نویسندگان مزبور «لونس کارالیه، اریک نیژل و...» درباره گل گاو زبان می نویسند:
گهواره اصلی گل گاو زبان آسیاي صغیر بوده است که امروز در همان جا بحالت وحشی و خودرو میروید در قرن شانزدهم میلادي جنگجویان صلیبی که از دمشق به اروپا گشتند تخم گل گاوزبان را به اروپا آورند و کشت کردند کشت گاوزبان به زودي در سراسر اروپا رواج یافت و حتی در قرن وسطی آنرا یکی از سبزیها خوردنی مثل جعفري میدانستند با توجه به این مطالب ارزش و اهمیت غذاشناسی در میان دانشمندان اسلامی بویژه ایرانیان مسلم میگرد.
منظور از پزشک بی دارو طبیب غذاشناسی است که به جای آمپول، قرص، کپسول های رنگارنگ و احیاناً شربت ها تلخ، بیمار را با غذاهای لذیذ و میوه های شیرین مداوا می کند.
گرسنگی
یکی از حالات انسان، گرسنگی است که می توان آن را دو قسمت دانست.
1 - داشتن اشتها براي صرف غذاهاي متنوع.
2 - کمبود مواد غذایی.
کسی که دچار کمبود مواد غذایی گشته ممکن است سیر باشد و غذاهاي ایده آل خود را هم بخورد؛ بنابراین گرسنگی قسم دوم به معناي این است که مواد لازم و ضروري بدن به آن نرسیده و به همین جهت نوع دوم را فقط غذاشناس می تواند تشخیص بدهد.
به وسیله اکتشافات فراوان، بشر امروز میداند که در خوراکیها اسرار دیگري غیر از پر کردن شکم وجود دارد و تنها با سیر کردن معده نمی توان نیروي لازم براي بدن را بدست آورد. ممکن است شما غذا بخورید، زاید هم بخورید، ولی سوخت ماشین بدنتان لنگ باشد.
پس غیر از گرسنگی ظاهري، یک گرسنگی دیگري هم وجود دارد که حس گرسنگی قادر به درك آن نیست و باید با وسائل دیگر به وجود آن پی برد.
کمبود مواد غذایی
در اثر گرسنگی قسم دوم که همان کمبود مواد غذایی است مرگ تدریجی براي اشخاص پیدا می شود زیرا به واسطه نرسیدن غذاي مورد احتیاج به بدن، رفته رفته جسم انسان نیرو و مواد لازم را از دست می دهد و در صورت تهاجم میکرب، بدن تاب مقاومت و مبارزه را ندارد و بالاخره شکست می خورد و از پاي در می آید.
براي کسانی که می خواهند ملتی را از پاي در آورند گرسنگی قسم دوم حربه خطرناك و کشنده اي است زیرا بدون جنجال و هیاهو، مردمی را ندانسته و نفهمیده با پاي خودشان به گور می فرستند.
فلسفه هاي گمراه کننده و بیگانه و فساد انگیز، عقیده دارند که براي از پاي در آوردن ملتی نخست باید سلامت و تندرستی او را ضعیف کرد و مبانی اخلاقی او را درهم شکست پس از آن به آسانی می توان او را طعمه خویش ساخت بعنوان مثال می توان از نان سفید، قند سفید و مواد شیمیایی نام برد، سفیدي اینها ظاهرا فریبنده است؛ و رنگشان براي مشکل پسندان بسیار مطلوب و مطبوع است اما در واقع فاقد مواد حیاتی و غذایی است.
زیرا در نان سفید:
سبوس که جدار خارجی گندم است و دائما در هوا و در آفتاب غوطه ور می باشد، و داراي مقدار زیادي ویتامین ها و عوامل فعاله است در اثر اعمال سفیدگري نابود میشود. بنابراین نانی که از این راه تهیه می شود تنها گرسنگی قسم اول را از بین می برد در حالی که گرسنگی قسم دوم یعنی کمبود مواد غذایی به حال خود باقی است.
در کشورهایی که مثل کشور بلژیک در زمان جنگ اول جهانی، نرم و الک کردن نان را ممنوع کرده بودند، تلفات ناشی از بیماري هاي قلبی، تصلب شرائین، مرض قند و فشار خون بفاصله یکسال تقلیل فراوان یافت. تلفات همه طبقات مردم در هر سنی مخصوصا کسانی که بیش از هفتاد و پنج سال داشتند تنزل محسوس یافت این نکته به طور مسلم ثابت می کند که سرچشمه بسیاري از امراض ناگوار پیري، ناشی از کیفیت تغذیه است.
در ردیف چیز هایی که باعث فقر غذایی می شود و مواد فعال غذاها را نابود می سازد و در نتیجه، گرسنگی قسم دوم را به وجود می آورد می توان از عمل سفیدگري و کود شیمیایی استفاده می کنند که در بعضی اوقات با گازهاي سمی توام است.
آردهاي سفید، تنها آرد الک کرده ساده نیستند بلکه در بعضی کارخانه ها آنها را با مواد شیمیایی سفید می کنند و این عمل سفید گري با گازهاي سمی انجام می گیرد، مضحک تر آن که بجاي خمیر ترش هم مواد شیمیایی بکار میبرند که کارخانجات شیمیایی آنرا بجاي خمیر ترش ساخته اند.
این خمیر ترش مصنوعی ساخت آمریکا که در اغذیه فروشیها موجود است و آن را براي پختن کیک و شیرینی مصرف می کنند از ترکیبات زاج سفید است و بایستی از آن جدا اجتناب کرد، زیرا در بنگاه فیزیولوژي دانشکده طب پاریس و بنگاه بهداشت غذایی به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و مضر تشخیص داده شد و نیز در همان مؤسسات، زاج را در سگ امتحان کردیم معلوم شد که مولد زخم هاي سخت معدي و رودي است این امراض در شهرهایی که خمیر مایه شیمیایی مصرف می شود و زیاد دیده می شود.
این خمیر ترش مصنوعی ساخت آمریکا که در اغذیه فروشیها موجود است و آن را براي پختن کیک و شیرینی مصرف می کنند از ترکیبات زاج سفید است و بایستی از آن جدا اجتناب کرد، زیرا در بنگاه فیزیولوژي دانشکده طب پاریس و بنگاه بهداشت غذایی به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و مضر تشخیص داده شد و نیز در همان مؤسسات، زاج را در سگ امتحان کردیم معلوم شد که مولد زخم هاي سخت معدي و رودي است این امراض در شهرهایی که خمیر مایه شیمیایی مصرف می شود و زیاد دیده می شود.
کود شیمیایی هر چند از نظر تمیزي و صرفه و فراوانی و آسانی حمل و نقل آن مورد توجه کشاورزان قرار گرفته ولی نباید غافل از خطراتی که مستقیما از این راه متوجه مواد غذایی ما می شود باشیم.
در اینجا بی اختیار به یاد کودهاي مصنوعی می افتم که دانشمندان مضرات آن را به وسیله آزمایش نشان داده اند از نظر شیمیایی گندمی که با کودهاي مصنوعی به عمل آمده است ممکن است گندمی طبیعی شناخته شود ولی ترکیبات آن از نظر املاح معدنی با گندم طبیعی یکسان نیست سلول هاي سرطانی داراي مقدار زیادي پتاسیم هستند و کودهاي مصنوعی این فلز را بحد زیادتري دارند.
قبلا از قند سفید نامی برده شد البته یکی از مواد ضروري بدن، مواد قندي اند که در شیرینی هاي طبیعی مانند عسل، خرما، کشمش، چغندر و … به مقدار زیاد یافت می شود ولی قند سفیدي که ساخته شده دست انسانهاست و علم صنعت در آن دخالت کرده باعث مرگ تدریجی و مصنوعی ماست.
غذا شناس
غذا شناس به معناي کسی است که خاصیت خوراکی و انواع میوه ها و سبزیها را دانسته باشد و بتواند آنچه را که مورد نیاز بدن هر کس از غذاهاي گوناگون است معین کند.
بدن ما مانند ماشینی است که سوخت مخصوصی می خواهد و ظرفیت و قدرت آن محدود است.
بدیهی است که اگر صاحب ماشین بیش از اندازه بر آن حمل نکند و سوخت مناسب را براي آن تعیین نماید کمتر ممکناست به درد سر و ناراحتی بیفتد و از کار بی کار شود.
هر کس اگر غذاي خود را بیابد و بداند کمبود بدنش از چه جهت است و از خواص میوه ها، سبزیها و انواع خوراکیها با اطلاع باشد و در موقع مناسب هر کدام را بکار ببرد، به طور حتم از بسیاري از امراض، محفوظ و مصون خواهد ماند ولی باید توجه داشت که این کار یک غذاشناس ماهر و استاد است که بتواند بدین وسیله از کمبودهاي بدن، جلوگیري نماید، و راه را براي هجوم انواع میکربها مسدود نماید، و نیز اگر مریضی به او مراجعه کرد، از همین سبزیها، میوه ها و غذاهاي مخصوص و عرضه داشتن یک رژیم غذایی خاص، با خرج کم و زحمت کمتر؛ او را از چنگال مرض و عفریت مرگ نجات دهد.
پزشک
پزشک به کسی گفته می شود که بعد از سالها رنج و زحمت فرمول هایی از ترکیبات داروها را بداند و از دستگاه هاي مختلف بدن آگاه باشد؛ و به چگونگی تاثیر دارو بر بدن وارد باشد و نیز بیماریها را بشناسد تا امراض گوناگون را به وسیله داروهاي مختلف که به صورت هاي متفاوتند مداوا نماید.
اهمیت کار غذا شناسان
ارزش بیشتر کار غذاشناسان را می توان با یک مقایسه اجمالی غذا و دارو درك کرد.
1- مداواي غذا شناس به وسیله گیاهان، میوه ها، سبزیها، و غذاهاي متنوع است که معمولا در اختیار همگان قرار دارد. برخلاف داروهاي گوناگون که با در نظر گرفتن مقدمات تهیه و توزیع آن غالبا از دسترس عده اي از مردم به دور است.
2- غذاهاي رنگارنگ یا میوه هاي شیرین و خوشمزه و یا سبزي هاي معطر، مطبوع طبع همه کس و غذاي طبیعی بشر است. ولی داروها چنین نیستند مثلا تزریق یک آمپول علاوه بر ایجاد درد و ناراحتی و گاه سرگیجه و خفقان قلب براي بیمار ترس و تشویق را همراه دارد.
3- از نظر اقتصادي، مخارج نسخه یک پزشک قابل مقایسه با آنچه که یک غذاشناس دستور می دهد نیست.
4- دستورهاي غذا شناس عنوان پیشگیري دارد یعنی نمی گذارد که میکروب در نهاد مریض نفوذ کند در صورتی که
بیشتر داروها براي از بین بردن درد و مرض است و کمتر اتفاق می افتد که داروهایی براي پیشگیري داده شود.
5- اغلب داروهای پزشک، مخدر و مسکن است و برای اعصاب و قلب مریض مضر است در صورتیکه غذاها و میوه ها معمولاً اثرات سوء و زیان بخش نخواهد داشت.
6- در صورت اشتباه پزشک در تشخیص، ممکن است مریض بیچاره با استفاده از داروهای عوضی به استقبال مرگ رود ولی اگر غذاشناس در تجویز سبزی مخصوص یا میوه خاص، اشتباه کند حال مریض به آن شدت و وخامت نمی رسد.
منبع: کتاب اسلام پزشک بی دارو
نویسنده: احمد امین شیرازی
0 نظر
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.