
چکیده
ایدۀ ظهور موعود بزرگ که با خروج خود، عدل و قسط، گشایش و آسایش را در مقطع پایانی تاریخ حیات انسان، به ارمغان خواهد آورد عقیده ای است که پیروان ادیان سه گانۀ ابراهیمی و بخش چشم گیری از سایر ملل به آن ایمان داشته و دارند. یهودیان مانند مسیحیان که به بازگشت عیسی (ع) معتقدند به ظهور یک منجی میاندیشند علی رغم وجود مذاهب مختلف اسلامی و تفاوتهای عقیدتی ناشی از آن، همۀ مسلمانان طبق بشارت رسول اکرم (ص) به ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزّمان اعتقاد راسخ دارند...
ایدۀ ظهور موعود بزرگ که با خروج خود، عدل و قسط، گشایش و آسایش را در مقطع پایانی تاریخ حیات انسان، به ارمغان خواهد آورد عقیده ای است که پیروان ادیان سه گانۀ ابراهیمی و بخش چشم گیری از سایر ملل به آن ایمان داشته و دارند. یهودیان مانند مسیحیان که به بازگشت عیسی (ع) معتقدند به ظهور یک منجی میاندیشند علی رغم وجود مذاهب مختلف اسلامی و تفاوتهای عقیدتی ناشی از آن، همۀ مسلمانان طبق بشارت رسول اکرم (ص) به ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزّمان اعتقاد راسخ دارند...
اساساً میان مسلمانان و پیروان دیگر ادیان در اصل اعتقاد به ظهور یک منجی در آخرالزّمان هیچ گونه اختلافی نیست، هر چند در مصداق آن میان مسلمانان و دیگران اختلافاتی وجود دارد، لیکن تمامی امّت اسلامی بر این باورند که اسم مبارک وی «محمّد» و لقب او «مهدی است.
مقدمه
قدرتهای بزرگ جهانی مدعیاند که در تلاشند که صلح، آرامش و عدالت را در جهان ایجاد کنند تا در پرتو آن، زندگی بشر سامان یابد، امّا متأسفانه گذشت زمان و تاریخ نشان داد که نه تنها مشکل بشر وامانده از ناکامی که با این شعار حل نشده و نتوانسته باری را از شانۀ بشر تیره بخت بردارد، بلکه آرمان نشان میدهد که افزایش جرم و جنایتها و تجاوز به حقوق ملتها هر روز بر نگرانیهای بشر میافزاید؛ تا جایی که نزدیک است اجتماع انسانی از رسیدن به یک زندگی سالم بشری و لذت بخش و آیندۀ درخشان مأیوس گردد. اینجاست که اعتقاد به نجات در ادیان «منجی گرایی» یا «موعود» به ویژه مهدویّت در اسلام که همان اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به پیروزی نهایی حق بر باطل، به یاری همنوعان مظلوم خود بشتابند و برای برآوردن بزرگترین آرزوی بشریت، یعنی حکومت دین بر سراسر هستی، دست از تلاش و کوشش بر ندارند تا وعدۀ الهی محقق گردد. به امید آن روز که دست ظالمین کوتاه و مستضعفان و مؤمنان وارث زمین گردند؛ «أنَّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحونَ
موعود
یکی از لقبهای بسیار معروف حضرت مهدی (ع) است. این لقب از آن جهت به آن حضرت داده شده است که نوید ظهور او توسط انبیای بزرگ الهی به تمام امتها رسیده است و در نتیجه آن عقیده به ظهور یک منجی بزرگ الهی در آخرالزّمان که جهانیان را از یوغ ستم و بیداد رهایی خواهد بخشید، به عنوان یک اعتقاد عمومی و همگانی مطرح است. به گونه ای که امروزه هیچ مذهب و آیین را نمیتوان یافت که معتقد به ظهور منجی بزرگ جهانی از جمله آموزه های اصلی و پایه های اعتقادی آن نباشد. به علاوه علیرغم وقوع تحریف در متون کتابهای دینی ادیان گذشته، در بخشهای زیادی از آنها به نمونههایی از این نویدها بر میخوریم. به عنوان مثال در زبور حضرت داوود (ع) که تحت عنوان مزامیر در لابه لای عهد عتیق آمده است در حداقل سی و پنج مورد، نویدهایی دربارۀ ظهور موعود جهانی به چشم میخورد. همین طور در عهد عتیق (تورات) در کتابهای اشعیای نبی در فصل 1 و 45 و زکریای نبی فصل 14 و صفینای نبی فصل 3 و سلیمان نبی فصل 2، حزقیل نبی فصل 21 و در این باره مطالب زیادی به چشم میخورد. در اناجیل اربعه به این موضوع بیش از سایر منابع دینی سابق پرداخته شده است در قاموس کتاب مقدس «دمستر هاکس» تصریح دارد که در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) کلمه پسر انسان بیش از هفتصد بار تکرار شده است که تنها سی مورد آن با حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است و حدود پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده موعودی سخن میگوید که در آخرالزّمان ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد، تا او را یاری نماید. به همین ترتیب در کتابهای مقدس سایر آیینها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و ... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی میکردهاند، مباحث زیادی در زمینۀ منجی موعود جهانی بیان شده است . گذشته از این در چند مورد برخی از وعده های مهم موجود در آیات قرآنی به قیام امام زمان (ع) تطبیق شده است که از جملۀ آنهاست : آیۀ 55 سورۀ نور آیۀ 22 و 23 سورۀ ذاریات از امام سجاد (ع) روایت شده است که این آیات به مسئلۀ قیام مهدی (ع) که از خاندان پیامبر است اشاره دارد . در زیارت معروف حضرت مهدی (ع) که مرحوم سید بن طاووس آن را نقل میکنند، از آن حضرت در یک مورد با تعبیر موعود امتها یاد شده است: «السلام علی المهدی الّذی وعد الله عزّوجل به الاهم أن یجمع به الکلم و یلم به الشعث و یملأ به الأرض قسطاً و عدلاً و یمکن لهُ و ینجز به وعد المؤمنین » (درود بر آن مهدی که خداوند عزوجل وعده ظهور او را به امتها داده است که به وسیلۀ او وحدت و یکپارچگی را جایگزین پراکندگی و تفرقه نموده، وعدههایی که به مؤمنان داده شده است به دست او عملی خواهد شد) پس همۀ امتها علیرغم اختلاف نظری که در بیان مشخصات و اوصاف او دارند، ایشان را به عنوان موعود بزرگ الهی میشناسند؛ همو که پس از ظهور، همۀ انسانها را به سعادت واقعی که همواره در آرزوی آن به سر میبرده اند، رهنمون خواهد شد و به ظلم و بی عدالتی پایان خواهد بخشید . اگر چه نوعی وحدت موضوعی میان همۀ ادیان و نحله های دینی فوق دربارۀ منجی یا موعود دیده میشود، امّا از سوی دیگر تعارضهایی نیز در میان آنان وجود دارد. مهمترین این تعارضات آن است که پیروان هر کدام از ادیان جز نحله های عرفانی منجی را کسی یا شخصیتی از دین خودشان میدانند. شاید ریشه این تعارضات از آنجا باشد که هر قوم و ملتی صرفاً دین خود را بر حق و ادیان دیگر را باطل میداند .
دلایل بر موعود
دلیل عقلی بر موعود:
دلیل عقلی نیز ما را به ضرورت آمدن نجات بخش و رسیدن انسان به فضایل و کمالات مطلوب خود در آخرالزّمان نوید میدهد. علامۀ طباطبایی عباراتی دارند که قابل توجه میباشد: هر نوعی از انواع مختلف آفرینش از نخستین روز پیدایش متوجه آخرین مقصد کمالی و هدف نوعی خود بوده و با نیروی مناسب وی که بدان مجهز است برای رسیدن به این هدف، بی این که کمترین سستی و خستگی از خود بروز دهد مشغول تلاش و تکاپو میباشد. دانۀ گندمی که شکافته شده و نوک سبزی بیرون میدهد، از همان وقت متوجه بوته گندم کامل است که پر از سنبلهای افشان میباشد و هستۀ درختی که شروع به روییدن میکند، به سوی درخت کامل پر از میوه عازم است؛ نطفۀ حیوانی که میخواهد جنین شود، هدفی جز این که از نوع مناسب خود یک حیوان کاملی شود، ندارد و به همین قیاس است موارد دیگر. برخورد اسباب و علل مخالف و موافق، اگر چه بسیاری از این موجودات را که چون قافله ای پیوسته به سوی مقصد خود متحرکند از وصول به مقصد کمالی مانع میشود و در نتیجه بسیاری از آنها پیش از رسیدن به آرزوی تکوینی خود از میان میروند، ولی با این همه هرگز نظام آفرینش از رویۀ عمومی و دائمی خود دست بر نداشته و پیوسته سرگرم سوق پدیده های نو به سوی کمالشان میباشد و در نتیجه پیوسته از هر نوع دسته ای به کمال و هدف تکوینی خود میرسند و البته نوع انسانی از این حکم عمومی و نظم همگانی مستثنی نیست، بی تردید انسان نوعی از انواع موجودات است که نمیتواند به تنهایی زندگی کند و برای رسیدن به آرمان تکوینی خود ناچار است در حال اجتماع و دسته جمعی به سر برده، هدف وجودی خود را بدست آورد. مشاهدۀ حال جامعه های بشری این معنا را تأیید میکند. زیرا هر جامعه از جامعه های بزرگ و کوچک انسانی، آرزویی جز این ندارند که در حال آرامش و صفا و ارتفاع موانع زندگی کرده و بهرۀ انسانی را از زندگی خود بر دارند.
نیز روشن است که جامعۀ بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامۀ عمل بپوشاند، از طرف دیگر نیز دستگاه آفرینش از رویۀ خود دست بردار نبوده و هم از دست ساخته های خود عاجز و زبون نخواهد شد. این نظر عقلی به ما نوید قطعی میدهد که عالم بشریت یک روز ایده آلی در پیش دارد که سر تا پا سعادت و کامیابی بوده و در وی همۀ خواسته های فطری انسانی که در نهاد این نوع رسم شده، برآورده خواهد شد و نیز میدانیم که انسانیت هرگز به یک چنین محیط پاک و نورانی نایل نخواهد شد، مگر در سایه واقع بینی و حق پرستی، که در اثر آن، حس خود خواهی و سود پرستی و رذایل دیگری که موجب به هم خوردن آرامش جامعه و اختلال زندگی فرد میباشد. از درون مردم رخت بر بسته و جلوه های نهاد پاک یک انسان فطری و طبیعی دست نخورده جایگزین آنها شوند. نتیجه بیان گذشته این است که در مسیر همین زندگی اجتماعی انسانی خودمان، روزی فرا خواهد رسید که سعادت کامل اجتماعی انسان را صد در صد تضمین کند و در آن روز، عموم افراد در سایه واقع بینی و حق پرستی، خوشبختی واقعی خود را به دست آورده و در مهر امن و امان مطلق و بی مزاحمت هر گونه ناملایمات فکری به سر خواهند برد. قرآن کریم نیز همین نظر عقلی را تأیید نموده است و در چند جا مژدۀ چنین روزی را به اهل حق و حقیقت میدهد .
موعود در ادیان :
عقیدۀ ظهور موعود و منجی در تاریخ ادیان، برخاسته از ضرورت نجات خواهی بوده است. پس روشن میشود که اصل نجات خواهی و انتظار رهایی، یک اصل و امید مشترک همۀ ادیان بوده است. ما در این مقاله ادیان را به ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی تقسیم میکنیم و ایدۀ موعود شناسی را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
ادیان ابراهیمی:
همۀ دینهای ابراهیمی از سنّت ابراهیم (ع) یعنی دین حنیف او الهام میگیرند. دینهای یهود و مسیحیت و اسلام از جهاتی با یکدیگر اشتراک دارند که در ذیل به برخی اشاره میکنیم.
1.ادیان ابراهیمی همگی معتقد به تئوری پیامبری هستند. (نبوت)
2. قرآن کریم پیروان ادیان ابراهیمی را «اهل کتاب» میخواند (یهود مسیحیت اسلام)
3. پیروان ادیان سه گانه ابراهیمی، بر پیروزی ادیان بر کفر، حاکمیت حق و علم، عدالت اجتماعی، نجات بشر از ظلم و ستم و وراثت زمین به صالحان، اعتقاد راسخ دارند. در یک کلمه میتوان گفت فلسفه تاریخ در ادیان ابراهیمی با اعتقاد به ظهور منجی و موعود معنی پیدا میکند.
موعود یهود
یکی از پایه های اساسی و اصول مهم آیین یهود، ایمان به ظهور ماشیح و دوره نجات (گئون) است. هر فرد یهود که به ماشیح اعتقاد نداشته باشد و یا چشم به راه آمدن او نباشد، منکر سخنان حضرت موسی و سایر انبیاء بنی اسرائیل است، زیرا موضوع ماشیح به دفعات در متون مقدس عنوان شده است. واژۀ «ماشیح» کلمۀ عبری و معادل واژه فارسی «مسیحا» است. ماشیح به معنای مسح شده یا تدهین شده به روغن مقدس میباشد و معرّب آن «مسیح» است. این واژه لقب پادشاهان قدیم بنی اسرائیل بوده، ولی در زمانهای بعد به کاهنان بزرگ و حتی به برخی پادشاهان غیر بنی اسرائیلی نظیر کوروش نیز اطلاق شده است. زیرا معتقد بودند که خدا او را برگزید و مسح کرد تا نقش رهاننده بنی اسرائیل را به عهده گیرد. در زمان پیامبران بنی اسرائیل، آنها در مراسمی مقداری روغن بر سر پادشاهان میریختند و با دست خود آنها را مسح میکردند. بر اثر این کار، آن پادشاه ماشیح خوانده میشد و اطاعت او بر همگان واجب میگردید. آنچه مسلّم است این است که واژۀ ماشیح ابتدا کارکرد موعودی یا منجی گرایی نداشت و صرفاً یک لقب برای پادشاهان بنی اسرائیل بود. بر اساس متون مقدس یهود، نخستین بار این واژه به «طالوت» اطلاق شده است. چون بنی اسرائیل در اوج بدبختی و فلاکت به سر میبردند و گرفتار انواع شداید و دزدی و ظلم شده بودند لذا برای رهایی از این درد سرها به خدمت سموئیل پیامبر رسیدند و از او خواستند حاکمی را بر آنان منصوب کند تا آنان را از آن وضعیت اسفناک نجات دهد و قدرت حفاظت از آنها و داراییهای آنها را داشته باشد. سموئیل نیز طالوت را تدهین یا روغن مالی کرد و لفظ ماشیح برای اولین بار بر او اطلاق شد. امّا الگوی کامل مسیحایی از دوران حکومت داوود نبی شکل میگیرد. داوود تجلی بخش وعدۀ الهی بر قوم برتر یا قوم خدا، به واسطه حکومت پی ریزی میشود. ماشیح موعود، داوود نیست، بلکه از نسل اوست . زمانی که این حکومت به مراحل کامل خود در عصر داوود (ع) و سلیمان (ع) رسید میتوان آن را مصداق وعدۀ الهی بر بنی اسرائیل دانست. به طوری که برای همۀ عالمان یهود این ایده مطرح شد که حکومت مسیحیایی داوود برای همیشه ادامه خواهد داشت.
این را میتوان در آیات سموئیل اول ملاحظه کرد . در سراسر مزامیر، دوران داوود و سلیمان (ع) به عنوان دوران طلایی یهود، عصر آرمانی و حکومت ابدی مطرح است . دیری نپایید که حکومت سلیمان که یک حکومت واحد بود، به دو تکه تبدیل شد لذا وقتی دوران انحطاط حکومت بنی اسرائیل شروع میشود، ماشیح بود داوود و سلیمان، رنگ میبازد و از این جا میگویند این حکومت ماشیح موعود نبوده و ماشیح در آینده خواهد آمد. از این زمان به بعد انتظار موعود بیشتر میشود. زیرا بدبختیها و رنج یهودیان در این دوران افزایش پیدا میکند. در طول تاریخ، اعتقاد به ظهور ماشیح در میان بنی اسرائیل قطع نشد و همواره افت و خیز داشته است. البته وعدۀ ظهور شخص خاصی نیست بلکه فقط وعدۀ آمدن دوران طلایی برای یهود مطرح میشود .
پیامد های موعود باوری در یهود
1.امید به تحقق وعدۀ الهی
2.صبر و آرامش در برابر مشکلات
3.ایجاد نشاط
4.وحدت قومی
5.تن دادن به شریعت و رفتار شرعی
ویژگیهای ماشیح :
1.ماشیح انسانی معمولی است. همۀ دانشمندان یهود دربارۀ این که ماشیح انسان معمولی است اتفاق نظر دارند. از نشانه های او این است که صداقت و پارسایی او از بدو تولّد دائماً در حال افزایش بوده و به خاطر فضیلت و اعمال شایستهاش به عالیترین و والاترین درجات تکامل روحانی دست خواهد یافت.
2.ماشیح از نسل داوود است.
3.قدرت او کیهانی است؛ نمیخواهد با اعمال خارق العاده کاری انجام دهد.
4.زادۀ بیت الحم است؛ در مرکز یهودیت و یهودی زاده است.
5.اشراف زاده است؛ از خاندان پادشاهان بوده است.
6.شهرنشین است؛ با ادبیات شهرنشینی آشنا است.
کارکرد های اندیشۀ ماشیح
1.تشکیل حکومت و استقلال سیاسی
2.داوری نهایی بین همۀ اقوام و سهل گیری بر بنی اسرائیل
3.نابودی امتهای مشرک؛ مرادشان از امتهای مشرک اقوام غیر یهودی است.
4.اعطای قدرت جهانی به بنی اسرائیل
5. زنده کرده مردگان؛ مردگان و اموات از گور برخاسته با زندگان و گروه متقیان و ابرار گرداگرد مسیحا صف واحدی تشکیل میدهند .
موعود در نگاه منابع یهود
منبع مهم یهودیان در آموزههایشان، عهد عتیق است که مشتمل بر 39 کتاب است که از نظر موضوع به سه بخش تقسیم میشوند:
1.تورات و بخش تاریخی عهد عتیق
2.حکمت و مناجات
3.پیشگوییهای انبیاء در تورات به خصوص در اسفار پنج گانه
هیچ سخن صریحی دربارۀ ماشیح و موعود وجود ندارد. برخی خواستند با تأویل برخی آیات آن، این چنین وانمود کنند، ولی به صراحت چیزی در این زمینه وجود ندارد. ولی در بخشهای دیگر مثل مزامیر داوود و یا در پیشگوییهای انبیایی مثل عاموس، هوشح، اشعیاء، دانیال و ملاکی در این زمینه مطالبی دیده میشود، در کتب دیگر یهود نظیر تلمود بحث مسیحا یا ماشیح مشاهده میشود. برای مسیحا نامهایی نظیر، ابن داوود، داوود، مناحم بن حزقیا، صِم، شالوم و حَدرک ذکر شده است.
وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح
جهان در عصر ظهور ماشیح، به بهترین وجه توصیف شده است. ذات اقدس متبارک، ده چیز را در دوران ماشیح تازه خواهد کرد: او خود جهان را با نور خویش روشن خواهد کرد . خداوند از اورشلیم آب روان جاری خواهد کرد و هر کسی را که بیماری داشته باشد به واسطۀ آن شفا خواهد داد .درختان را وادار میکند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوهها میخورد و شفا مییابد. تمام شهرها ویران شده را از نو آباد خواهد کرد خداوند اورشلیم را با سنگهای یاقوت کبود از نو بنا خواهد کرد. صلح جاودان در سراسر طبیعت حکم فرما خواهد شد. خداوند تمام حیوانات و خزندگان را فراخوانده، با بنی اسرائیل و با آنها عهد خواهد بست . گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود. آنچه آمد بخشی از وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح در نگاه متون یهودیت است. پس با همۀ این مطالب مشخص میشود که یهود به موعود اعتقاد دارند و حکومت او را انتظار میکشند.
ادامه دارد...
نویسنده: محمد نوید داراب زاده
ارسال کننده: لیلا ملکیان و
محمدمهدی اصفهانیان
مسئول: انجمن میکس ومونتاز و دین و اندیشه
ایمیل: mehdiesfehanian@yahoo.com
نام کاربری: mehdi esfehanian
Id یاهو: mehdi.esfahanian
مقدمه
قدرتهای بزرگ جهانی مدعیاند که در تلاشند که صلح، آرامش و عدالت را در جهان ایجاد کنند تا در پرتو آن، زندگی بشر سامان یابد، امّا متأسفانه گذشت زمان و تاریخ نشان داد که نه تنها مشکل بشر وامانده از ناکامی که با این شعار حل نشده و نتوانسته باری را از شانۀ بشر تیره بخت بردارد، بلکه آرمان نشان میدهد که افزایش جرم و جنایتها و تجاوز به حقوق ملتها هر روز بر نگرانیهای بشر میافزاید؛ تا جایی که نزدیک است اجتماع انسانی از رسیدن به یک زندگی سالم بشری و لذت بخش و آیندۀ درخشان مأیوس گردد. اینجاست که اعتقاد به نجات در ادیان «منجی گرایی» یا «موعود» به ویژه مهدویّت در اسلام که همان اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به منجی آخرالزّمان است باعث میشود پیروان ادیان با امید و اعتقاد به پیروزی نهایی حق بر باطل، به یاری همنوعان مظلوم خود بشتابند و برای برآوردن بزرگترین آرزوی بشریت، یعنی حکومت دین بر سراسر هستی، دست از تلاش و کوشش بر ندارند تا وعدۀ الهی محقق گردد. به امید آن روز که دست ظالمین کوتاه و مستضعفان و مؤمنان وارث زمین گردند؛ «أنَّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ اَلصّالِحونَ
موعود
یکی از لقبهای بسیار معروف حضرت مهدی (ع) است. این لقب از آن جهت به آن حضرت داده شده است که نوید ظهور او توسط انبیای بزرگ الهی به تمام امتها رسیده است و در نتیجه آن عقیده به ظهور یک منجی بزرگ الهی در آخرالزّمان که جهانیان را از یوغ ستم و بیداد رهایی خواهد بخشید، به عنوان یک اعتقاد عمومی و همگانی مطرح است. به گونه ای که امروزه هیچ مذهب و آیین را نمیتوان یافت که معتقد به ظهور منجی بزرگ جهانی از جمله آموزه های اصلی و پایه های اعتقادی آن نباشد. به علاوه علیرغم وقوع تحریف در متون کتابهای دینی ادیان گذشته، در بخشهای زیادی از آنها به نمونههایی از این نویدها بر میخوریم. به عنوان مثال در زبور حضرت داوود (ع) که تحت عنوان مزامیر در لابه لای عهد عتیق آمده است در حداقل سی و پنج مورد، نویدهایی دربارۀ ظهور موعود جهانی به چشم میخورد. همین طور در عهد عتیق (تورات) در کتابهای اشعیای نبی در فصل 1 و 45 و زکریای نبی فصل 14 و صفینای نبی فصل 3 و سلیمان نبی فصل 2، حزقیل نبی فصل 21 و در این باره مطالب زیادی به چشم میخورد. در اناجیل اربعه به این موضوع بیش از سایر منابع دینی سابق پرداخته شده است در قاموس کتاب مقدس «دمستر هاکس» تصریح دارد که در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) کلمه پسر انسان بیش از هفتصد بار تکرار شده است که تنها سی مورد آن با حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است و حدود پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده موعودی سخن میگوید که در آخرالزّمان ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد، تا او را یاری نماید. به همین ترتیب در کتابهای مقدس سایر آیینها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و ... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی میکردهاند، مباحث زیادی در زمینۀ منجی موعود جهانی بیان شده است . گذشته از این در چند مورد برخی از وعده های مهم موجود در آیات قرآنی به قیام امام زمان (ع) تطبیق شده است که از جملۀ آنهاست : آیۀ 55 سورۀ نور آیۀ 22 و 23 سورۀ ذاریات از امام سجاد (ع) روایت شده است که این آیات به مسئلۀ قیام مهدی (ع) که از خاندان پیامبر است اشاره دارد . در زیارت معروف حضرت مهدی (ع) که مرحوم سید بن طاووس آن را نقل میکنند، از آن حضرت در یک مورد با تعبیر موعود امتها یاد شده است: «السلام علی المهدی الّذی وعد الله عزّوجل به الاهم أن یجمع به الکلم و یلم به الشعث و یملأ به الأرض قسطاً و عدلاً و یمکن لهُ و ینجز به وعد المؤمنین » (درود بر آن مهدی که خداوند عزوجل وعده ظهور او را به امتها داده است که به وسیلۀ او وحدت و یکپارچگی را جایگزین پراکندگی و تفرقه نموده، وعدههایی که به مؤمنان داده شده است به دست او عملی خواهد شد) پس همۀ امتها علیرغم اختلاف نظری که در بیان مشخصات و اوصاف او دارند، ایشان را به عنوان موعود بزرگ الهی میشناسند؛ همو که پس از ظهور، همۀ انسانها را به سعادت واقعی که همواره در آرزوی آن به سر میبرده اند، رهنمون خواهد شد و به ظلم و بی عدالتی پایان خواهد بخشید . اگر چه نوعی وحدت موضوعی میان همۀ ادیان و نحله های دینی فوق دربارۀ منجی یا موعود دیده میشود، امّا از سوی دیگر تعارضهایی نیز در میان آنان وجود دارد. مهمترین این تعارضات آن است که پیروان هر کدام از ادیان جز نحله های عرفانی منجی را کسی یا شخصیتی از دین خودشان میدانند. شاید ریشه این تعارضات از آنجا باشد که هر قوم و ملتی صرفاً دین خود را بر حق و ادیان دیگر را باطل میداند .
دلایل بر موعود
دلیل عقلی بر موعود:
دلیل عقلی نیز ما را به ضرورت آمدن نجات بخش و رسیدن انسان به فضایل و کمالات مطلوب خود در آخرالزّمان نوید میدهد. علامۀ طباطبایی عباراتی دارند که قابل توجه میباشد: هر نوعی از انواع مختلف آفرینش از نخستین روز پیدایش متوجه آخرین مقصد کمالی و هدف نوعی خود بوده و با نیروی مناسب وی که بدان مجهز است برای رسیدن به این هدف، بی این که کمترین سستی و خستگی از خود بروز دهد مشغول تلاش و تکاپو میباشد. دانۀ گندمی که شکافته شده و نوک سبزی بیرون میدهد، از همان وقت متوجه بوته گندم کامل است که پر از سنبلهای افشان میباشد و هستۀ درختی که شروع به روییدن میکند، به سوی درخت کامل پر از میوه عازم است؛ نطفۀ حیوانی که میخواهد جنین شود، هدفی جز این که از نوع مناسب خود یک حیوان کاملی شود، ندارد و به همین قیاس است موارد دیگر. برخورد اسباب و علل مخالف و موافق، اگر چه بسیاری از این موجودات را که چون قافله ای پیوسته به سوی مقصد خود متحرکند از وصول به مقصد کمالی مانع میشود و در نتیجه بسیاری از آنها پیش از رسیدن به آرزوی تکوینی خود از میان میروند، ولی با این همه هرگز نظام آفرینش از رویۀ عمومی و دائمی خود دست بر نداشته و پیوسته سرگرم سوق پدیده های نو به سوی کمالشان میباشد و در نتیجه پیوسته از هر نوع دسته ای به کمال و هدف تکوینی خود میرسند و البته نوع انسانی از این حکم عمومی و نظم همگانی مستثنی نیست، بی تردید انسان نوعی از انواع موجودات است که نمیتواند به تنهایی زندگی کند و برای رسیدن به آرمان تکوینی خود ناچار است در حال اجتماع و دسته جمعی به سر برده، هدف وجودی خود را بدست آورد. مشاهدۀ حال جامعه های بشری این معنا را تأیید میکند. زیرا هر جامعه از جامعه های بزرگ و کوچک انسانی، آرزویی جز این ندارند که در حال آرامش و صفا و ارتفاع موانع زندگی کرده و بهرۀ انسانی را از زندگی خود بر دارند.
نیز روشن است که جامعۀ بشری تاکنون نتوانسته به این آرزوی خود جامۀ عمل بپوشاند، از طرف دیگر نیز دستگاه آفرینش از رویۀ خود دست بردار نبوده و هم از دست ساخته های خود عاجز و زبون نخواهد شد. این نظر عقلی به ما نوید قطعی میدهد که عالم بشریت یک روز ایده آلی در پیش دارد که سر تا پا سعادت و کامیابی بوده و در وی همۀ خواسته های فطری انسانی که در نهاد این نوع رسم شده، برآورده خواهد شد و نیز میدانیم که انسانیت هرگز به یک چنین محیط پاک و نورانی نایل نخواهد شد، مگر در سایه واقع بینی و حق پرستی، که در اثر آن، حس خود خواهی و سود پرستی و رذایل دیگری که موجب به هم خوردن آرامش جامعه و اختلال زندگی فرد میباشد. از درون مردم رخت بر بسته و جلوه های نهاد پاک یک انسان فطری و طبیعی دست نخورده جایگزین آنها شوند. نتیجه بیان گذشته این است که در مسیر همین زندگی اجتماعی انسانی خودمان، روزی فرا خواهد رسید که سعادت کامل اجتماعی انسان را صد در صد تضمین کند و در آن روز، عموم افراد در سایه واقع بینی و حق پرستی، خوشبختی واقعی خود را به دست آورده و در مهر امن و امان مطلق و بی مزاحمت هر گونه ناملایمات فکری به سر خواهند برد. قرآن کریم نیز همین نظر عقلی را تأیید نموده است و در چند جا مژدۀ چنین روزی را به اهل حق و حقیقت میدهد .
موعود در ادیان :
عقیدۀ ظهور موعود و منجی در تاریخ ادیان، برخاسته از ضرورت نجات خواهی بوده است. پس روشن میشود که اصل نجات خواهی و انتظار رهایی، یک اصل و امید مشترک همۀ ادیان بوده است. ما در این مقاله ادیان را به ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی تقسیم میکنیم و ایدۀ موعود شناسی را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
ادیان ابراهیمی:
همۀ دینهای ابراهیمی از سنّت ابراهیم (ع) یعنی دین حنیف او الهام میگیرند. دینهای یهود و مسیحیت و اسلام از جهاتی با یکدیگر اشتراک دارند که در ذیل به برخی اشاره میکنیم.
1.ادیان ابراهیمی همگی معتقد به تئوری پیامبری هستند. (نبوت)
2. قرآن کریم پیروان ادیان ابراهیمی را «اهل کتاب» میخواند (یهود مسیحیت اسلام)
3. پیروان ادیان سه گانه ابراهیمی، بر پیروزی ادیان بر کفر، حاکمیت حق و علم، عدالت اجتماعی، نجات بشر از ظلم و ستم و وراثت زمین به صالحان، اعتقاد راسخ دارند. در یک کلمه میتوان گفت فلسفه تاریخ در ادیان ابراهیمی با اعتقاد به ظهور منجی و موعود معنی پیدا میکند.
موعود یهود
یکی از پایه های اساسی و اصول مهم آیین یهود، ایمان به ظهور ماشیح و دوره نجات (گئون) است. هر فرد یهود که به ماشیح اعتقاد نداشته باشد و یا چشم به راه آمدن او نباشد، منکر سخنان حضرت موسی و سایر انبیاء بنی اسرائیل است، زیرا موضوع ماشیح به دفعات در متون مقدس عنوان شده است. واژۀ «ماشیح» کلمۀ عبری و معادل واژه فارسی «مسیحا» است. ماشیح به معنای مسح شده یا تدهین شده به روغن مقدس میباشد و معرّب آن «مسیح» است. این واژه لقب پادشاهان قدیم بنی اسرائیل بوده، ولی در زمانهای بعد به کاهنان بزرگ و حتی به برخی پادشاهان غیر بنی اسرائیلی نظیر کوروش نیز اطلاق شده است. زیرا معتقد بودند که خدا او را برگزید و مسح کرد تا نقش رهاننده بنی اسرائیل را به عهده گیرد. در زمان پیامبران بنی اسرائیل، آنها در مراسمی مقداری روغن بر سر پادشاهان میریختند و با دست خود آنها را مسح میکردند. بر اثر این کار، آن پادشاه ماشیح خوانده میشد و اطاعت او بر همگان واجب میگردید. آنچه مسلّم است این است که واژۀ ماشیح ابتدا کارکرد موعودی یا منجی گرایی نداشت و صرفاً یک لقب برای پادشاهان بنی اسرائیل بود. بر اساس متون مقدس یهود، نخستین بار این واژه به «طالوت» اطلاق شده است. چون بنی اسرائیل در اوج بدبختی و فلاکت به سر میبردند و گرفتار انواع شداید و دزدی و ظلم شده بودند لذا برای رهایی از این درد سرها به خدمت سموئیل پیامبر رسیدند و از او خواستند حاکمی را بر آنان منصوب کند تا آنان را از آن وضعیت اسفناک نجات دهد و قدرت حفاظت از آنها و داراییهای آنها را داشته باشد. سموئیل نیز طالوت را تدهین یا روغن مالی کرد و لفظ ماشیح برای اولین بار بر او اطلاق شد. امّا الگوی کامل مسیحایی از دوران حکومت داوود نبی شکل میگیرد. داوود تجلی بخش وعدۀ الهی بر قوم برتر یا قوم خدا، به واسطه حکومت پی ریزی میشود. ماشیح موعود، داوود نیست، بلکه از نسل اوست . زمانی که این حکومت به مراحل کامل خود در عصر داوود (ع) و سلیمان (ع) رسید میتوان آن را مصداق وعدۀ الهی بر بنی اسرائیل دانست. به طوری که برای همۀ عالمان یهود این ایده مطرح شد که حکومت مسیحیایی داوود برای همیشه ادامه خواهد داشت.
این را میتوان در آیات سموئیل اول ملاحظه کرد . در سراسر مزامیر، دوران داوود و سلیمان (ع) به عنوان دوران طلایی یهود، عصر آرمانی و حکومت ابدی مطرح است . دیری نپایید که حکومت سلیمان که یک حکومت واحد بود، به دو تکه تبدیل شد لذا وقتی دوران انحطاط حکومت بنی اسرائیل شروع میشود، ماشیح بود داوود و سلیمان، رنگ میبازد و از این جا میگویند این حکومت ماشیح موعود نبوده و ماشیح در آینده خواهد آمد. از این زمان به بعد انتظار موعود بیشتر میشود. زیرا بدبختیها و رنج یهودیان در این دوران افزایش پیدا میکند. در طول تاریخ، اعتقاد به ظهور ماشیح در میان بنی اسرائیل قطع نشد و همواره افت و خیز داشته است. البته وعدۀ ظهور شخص خاصی نیست بلکه فقط وعدۀ آمدن دوران طلایی برای یهود مطرح میشود .
پیامد های موعود باوری در یهود
1.امید به تحقق وعدۀ الهی
2.صبر و آرامش در برابر مشکلات
3.ایجاد نشاط
4.وحدت قومی
5.تن دادن به شریعت و رفتار شرعی
ویژگیهای ماشیح :
1.ماشیح انسانی معمولی است. همۀ دانشمندان یهود دربارۀ این که ماشیح انسان معمولی است اتفاق نظر دارند. از نشانه های او این است که صداقت و پارسایی او از بدو تولّد دائماً در حال افزایش بوده و به خاطر فضیلت و اعمال شایستهاش به عالیترین و والاترین درجات تکامل روحانی دست خواهد یافت.
2.ماشیح از نسل داوود است.
3.قدرت او کیهانی است؛ نمیخواهد با اعمال خارق العاده کاری انجام دهد.
4.زادۀ بیت الحم است؛ در مرکز یهودیت و یهودی زاده است.
5.اشراف زاده است؛ از خاندان پادشاهان بوده است.
6.شهرنشین است؛ با ادبیات شهرنشینی آشنا است.
کارکرد های اندیشۀ ماشیح
1.تشکیل حکومت و استقلال سیاسی
2.داوری نهایی بین همۀ اقوام و سهل گیری بر بنی اسرائیل
3.نابودی امتهای مشرک؛ مرادشان از امتهای مشرک اقوام غیر یهودی است.
4.اعطای قدرت جهانی به بنی اسرائیل
5. زنده کرده مردگان؛ مردگان و اموات از گور برخاسته با زندگان و گروه متقیان و ابرار گرداگرد مسیحا صف واحدی تشکیل میدهند .
موعود در نگاه منابع یهود
منبع مهم یهودیان در آموزههایشان، عهد عتیق است که مشتمل بر 39 کتاب است که از نظر موضوع به سه بخش تقسیم میشوند:
1.تورات و بخش تاریخی عهد عتیق
2.حکمت و مناجات
3.پیشگوییهای انبیاء در تورات به خصوص در اسفار پنج گانه
هیچ سخن صریحی دربارۀ ماشیح و موعود وجود ندارد. برخی خواستند با تأویل برخی آیات آن، این چنین وانمود کنند، ولی به صراحت چیزی در این زمینه وجود ندارد. ولی در بخشهای دیگر مثل مزامیر داوود و یا در پیشگوییهای انبیایی مثل عاموس، هوشح، اشعیاء، دانیال و ملاکی در این زمینه مطالبی دیده میشود، در کتب دیگر یهود نظیر تلمود بحث مسیحا یا ماشیح مشاهده میشود. برای مسیحا نامهایی نظیر، ابن داوود، داوود، مناحم بن حزقیا، صِم، شالوم و حَدرک ذکر شده است.
وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح
جهان در عصر ظهور ماشیح، به بهترین وجه توصیف شده است. ذات اقدس متبارک، ده چیز را در دوران ماشیح تازه خواهد کرد: او خود جهان را با نور خویش روشن خواهد کرد . خداوند از اورشلیم آب روان جاری خواهد کرد و هر کسی را که بیماری داشته باشد به واسطۀ آن شفا خواهد داد .درختان را وادار میکند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوهها میخورد و شفا مییابد. تمام شهرها ویران شده را از نو آباد خواهد کرد خداوند اورشلیم را با سنگهای یاقوت کبود از نو بنا خواهد کرد. صلح جاودان در سراسر طبیعت حکم فرما خواهد شد. خداوند تمام حیوانات و خزندگان را فراخوانده، با بنی اسرائیل و با آنها عهد خواهد بست . گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود. آنچه آمد بخشی از وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح در نگاه متون یهودیت است. پس با همۀ این مطالب مشخص میشود که یهود به موعود اعتقاد دارند و حکومت او را انتظار میکشند.
ادامه دارد...
نویسنده: محمد نوید داراب زاده
ارسال کننده: لیلا ملکیان و

مسئول: انجمن میکس ومونتاز و دین و اندیشه
ایمیل: mehdiesfehanian@yahoo.com
نام کاربری: mehdi esfehanian
Id یاهو: mehdi.esfahanian
0 نظر
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.