
موج مطلق عنان ما غم ساحل نداشت
پرده بیگانگی در بحر وحدت محو بود
رشته موج از حبابی عقده ی مشکل نداشت
(صائب تبریزی)
احراز یک دید روشن پیرامون همبستگی به کلیّت کائنات :
اگر دریچه میکروسکوپ تشبیهی خود را به درون جسم خویشتن بگردانیم و به آن بنگریم در درون این مجموعه که «من» نام دارد اجزای بسیاری مانند هسته،غضروف،مرکز استخوان،اجرام بنیادی و...
هر یک سلول،به تنهایی در درون خود دنیایی است و مجموعه ای را تشکیل می دهد لازم است،می پروراند.
هر یک سلول تمامی شما را در درون دارد!اگر فرض کنیم در بدن هر یک از ما شش بلیون سلول وجود دارد،از لحاظ تئوری هر یک از این سلول ها در درون خود استعداد تولید یک شخص کامل دیگری را دارد.اما یک چیزی وجود دارد که از اجزای تشکیل دهنده ی این سلول است.این پدیده مخالف با هرگونه تفسیر علمی است و تاکنون علم از توجیه و تشریح آن عاجز بوده است.و در دنیای مادی توضیحی برای آن وجود ندارد و دارای ماهیت متافیزیکی است.آن خاصیتی است که همه سلول را به صورت مجموعه نگاه داشته و آن را پایدار می دارد.درست مانند چسبی نامرئی که ما آن را منشأ صلح،صفا،آسایش و یا با هر عنوان دیگری ممکن است بنامیم.عنوان مناسب تر برای این پدیده «عشق» است.
پیر شاردین این پدیده را به این صورت توصیف می کند : «عشق پیوندی است که همه اجزاء عالم را به سوی یکدیگر می کشد و به هم متصل می کند...»عشق در حقیقت عامل ترکیب کننده جهان است.عشق یا هماهنگی عنصری نامرئی و غیر قابل اندازه گیری است که ترکیبی به عنوان جسم را می آفریند و پایدار می کند.
اگر یک سلول در درون خود آسوده نباشد و فاقد هماهنگی درونی باشد،حتی اگر تمام اجزای درون آن راست و درست و به اندازه کافی باشند،آن سلول ناهماهنگ عمل می کند و کلیه سازمان زیستی را که در آن جای گرفته است تحت تأثیر قرار می دهد.لذا یک سلول ناراحت و به بیان بهتر یک سلول بیمار فاقد صلح و صفای درون و یا هماهنگی و عشق است.این سلول مطلقاً هیچ همبستگی و قید و بندی با مجموعه ندارد و در نتیجه با پرهیز از همکاری و نداشتن همبستگی با سلول مجاور خود هر آنچه را در سر راهش قرار می گرد ویران می کند،این پدیده سرطان است که در نهایت خود سلول را نیز تخریب می نماید.
منبع : کتاب درمان با عرفان
نویسنده : دکتر وین دایر
ترجمه : جمال هاشمی
فرستنده : فرشته حلاجی
0 نظر