قصه شب: بامداد خمار 114
20 فروردین 1398 , بازدید ها: 1 020
و نگاهم از همان نقطه که خشک شده بودم بر پارچه سفید خیره بود. همچون دو شعله [..]
20 فروردین 1398 , بازدید ها: 1 020
و نگاهم از همان نقطه که خشک شده بودم بر پارچه سفید خیره بود. همچون دو شعله [..]
30 اردیبهشت 1396 , بازدید ها: 1 244
فريبا – كاوه خان شوخي مي كنن وگرنه طبع بسيار حساسي دارن. فرنوش گفت: بيا بهزاد، [..]
24 فروردین 1396 , بازدید ها: 929
با ناباوری گفتم: حمید من هستم نیلوفر! همسرت، آیا دیگر برایت مهم نیستم؟ تو فقط و [..]
19 اسفند 1395 , بازدید ها: 792
بعد از رفتن سیاوش، یک هفته ای گذشت که یک روز دم دمای غروب حمید به اتفاق [..]
24 بهمن 1395 , بازدید ها: 866
با خود فکر کردم که اگر مشکلم را با حمید در میان بگذارم شاید او کمک کند، اما [..]
11 بهمن 1395 , بازدید ها: 831
پدر خسته از کار روزانه به خانه آمده بود، دوان دوان بسویش شتافتم و گفتم؛ پدرجان [..]
10 دی 1395 , بازدید ها: 1 802
دستانم را سمت بالا نگه داشتم و سرم را بلند کردم و گفتم: شکرت خدایا که هر بار [..]
17 آذر 1395 , بازدید ها: 744
به خاطر فرا رسیدن نیمه شعبان سرمان به شدت شلوغ بود به طوری صبح زود به فروشگاه [..]
9 آذر 1395 , بازدید ها: 849
از صبح که فروشگاه را باز میکردم در قفل بود زیرا حال و حوصله چانه زدن با مشتری [..]
23 آبان 1395 , بازدید ها: 905
مرجان که از من توقع این حرف را نداشت اخمی کرد و گفت: اگه توی دیوونه خون دماغ [..]
9 آبان 1395 , بازدید ها: 1 113
بلند شد و قاب عکس را در دست گرفت و به سمت من آمد. مرجان شباهت زیادی به عکس [..]
3 آبان 1395 , بازدید ها: 911
سیمین دستم را به گرمی در دست گرفت و با خود به درون اتاق برد. نگاهی به اطراف [..]
26 مهر 1395 , بازدید ها: 774
از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم. با لبخندی از او تشکر کردم دست در دست او قدم [..]
16 مهر 1395 , بازدید ها: 1 110
بین من و بهارک عاطفه ای عجیب برقرار شده بود طوری که شبها در بستر من میخوابید و [..]
7 مهر 1395 , بازدید ها: 1 613
روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت میکرد... [..]
5 مهر 1395 , بازدید ها: 801
چیزی مثل برق از ذهنم گذشت. اما نه شاید تا بحال ده نفر را استخدام کرده و عوض و [..]
15 شهریور 1395 , بازدید ها: 1 119
صبح زودتر از لیلا از خواب بلند شدم. بساط صبحانه را سریع آماده کردم چون اگر [..]
8 شهریور 1395 , بازدید ها: 1 036
سریع کفشهایم را به پا کردم نمیدانستم چطور میدوم آنقدر دویدم تا نفسم بند آمد، [..]
26 مرداد 1395 , بازدید ها: 869
کم کم احساس کردم از جیب بری بدم نمی آید. کارهای لیلا مرا وسوسه میکرد. رو به او [..]
16 مرداد 1395 , بازدید ها: 974
لیلا گاهی اوقات به من سر میزد. اما در این مدت هرگز از من نخواست تا پیشه او را [..]