مگه ميشه باشى و تنها بمونم؟ حتى وقتى خيال ميكنم رها شدم، تو تا عرش رو برام با

سخن شيرين را بايد به جان خريد، درس عشق را به قيمت زندگى كه از مرگ گرانقدر تر

باران گاهى رگبارى مى شود كه ترديد را از عمق وجود مى شويد، نم نم اين باران گواه

 دروس زندگى گاه آنقدر ساده اند كه مجبور مى شويم ساده از كنار آنها عبور

پاك و ناب و خالص است و پاك و ناب خالص ميكند هركه را او بخواهد... هركه بخواهد و

عيد رمضان آمد و ماه رمضان رفت... صد شكر كه امسال هم زير اين باران نوازش شديم.

قدر شبيست كه در آن مى توان قدر آنچه خداوند به مخلوق و محبوب خود داد را دانست...

مجید اخشابی این هفته برایتان از یادبود پدر، انعکاس نور و عظمت دریا می گوید پس

عرفه، روزی به زیبایی شب قدر است و دریایی به وسعت بخشش الهی... اگر دل به این

مجید اخشابی در پیـــــام این هفته از خوشحالی اش بخاطر خوشحالی ملت ایران با

جناب اخشابی در پیـــــام این هفته از کتاب و کتابخوانی و خاطرات کتابی اش با شما

پای به تقویم زمان در سال نو نمی گذارم مگر که وعده ی هدایت و حمایتت دلخوشم