قصه شب: ياسمين 15
25 مهر 1392 , بازدید ها: 644
كاوه – بابا بيا اصلاً اين كليه تو بگير ما بريم! -مرده شور تو و اون كليه و كليه [..]
25 مهر 1392 , بازدید ها: 644
كاوه – بابا بيا اصلاً اين كليه تو بگير ما بريم! -مرده شور تو و اون كليه و كليه [..]
23 مهر 1392 , بازدید ها: 783
بلند شديم و من حساب كردم و از اونجا اومديم بيرون و سوار ماشين شديم. فرنوش- [..]
22 مهر 1392 , بازدید ها: 823
فرنوش – ممنون. هوا سرده نمي شه روسري سرم كنم. سردم مي شه. كاپشنم رو پوشيدم و [..]
21 مهر 1392 , بازدید ها: 762
رضا بود كه بهم فرمون مي داد اما دست خودم نبود. تا شروع به تمرين مي كردم بي [..]
20 مهر 1392 , بازدید ها: 883
گفتم: پس هيچي، بلند شدم كه برم، كمي اين ور و اون ور رو نگاه كرد و گفت: اگه بازم [..]
19 مهر 1392 , بازدید ها: 741
اونقدر به كف پاهام زد تا تركه شكست. درد ضربه هاي آخر رو حس نمي كردم گريه هم نمي [..]
29 شهریور 1392 , بازدید ها: 879
يه نگاهي به ويلن كرد و يه نگاهي به من و گفت: - سالها بود كه اين ساز بود و قفل [..]
28 شهریور 1392 , بازدید ها: 699
كاوه – صحبت محبت نيست، مرده شور شمال مرده. اومدم تو رو ببرم جاش كار كني. - من [..]
26 شهریور 1392 , بازدید ها: 737
حرف دو پهلوئي بود. تا اين لحظه درست بهش نگاه نكرده بودم. يعني از نگاه كردن به [..]
25 شهریور 1392 , بازدید ها: 711
هدايت – نه عزيزم. اون كه حتماً لاي درختها ديدي آهوئيه كه نسل دوم يه آهوي ماده [..]
22 شهریور 1392 , بازدید ها: 823
هدايت – خيلي دوستش داري؟ سرم رو انداختم پايين و سكوت كردم. هدايت – دوست داشتن [..]
11 شهریور 1392 , بازدید ها: 825
تلفن رو به فرنوش دادم تا آدرس بيمارستان رو به كاوه بگه. در همين موقع مأمور به [..]
9 شهریور 1392 , بازدید ها: 854
با اين افكار ته دلم يه حال خوب بهم دست داد و راه افتادم دنبال تهيه غذا. امروز [..]
1 شهریور 1392 , بازدید ها: 934
صاحب مغازه و بچه ها خنديدن. صاحب مغازه گفت: باور كنين بچه ها. حاضرم اين مغازه و [..]
22 مرداد 1392 , بازدید ها: 899
كاوه - چرا اينقدر طولش دادي پسر؟ ترم تموم شد ديگه.حالا كو تا دوباره بچه ها رو [..]