قصه شب: ياسمين 1
22 مرداد 1392 , بازدید ها: 943
كاوه - چرا اينقدر طولش دادي پسر؟ ترم تموم شد ديگه.حالا كو تا دوباره بچه ها رو [..]
22 مرداد 1392 , بازدید ها: 943
كاوه - چرا اينقدر طولش دادي پسر؟ ترم تموم شد ديگه.حالا كو تا دوباره بچه ها رو [..]
12 تیر 1392 , بازدید ها: 819
فلورا با تعجب نگاهم مي كرد مي دانستم كه او فكر مي كرد كه ممكنه من هر لحظه [..]
11 تیر 1392 , بازدید ها: 782
باربد سكوت كرد و بغضش را فرو داد و بعد گفت: - آره آشنايي من و تو شروع يك قمار [..]
10 تیر 1392 , بازدید ها: 732
باربد در طي شش سالي كه با دخترم زندگي كرد هرگز نتوانست علاقه اي به او پيدا كند. [..]
9 تیر 1392 , بازدید ها: 874
در آغوش گرفتم و گفتم: - فلورا جان با يك مسافرت سه روزه چطوري؟ - مسافرت؟ كجا؟ - [..]
8 تیر 1392 , بازدید ها: 687
فلورا آنقدر شوكه شده بود كه از جايش هيچ حركتي نكرد بدون توجه به او با تمام خشم [..]
7 تیر 1392 , بازدید ها: 741
فربد و فلورا نگاهي كوتاه بهم انداختند كه بيشتر بر عصبانيتم افزوده شد. با حالتي [..]
6 تیر 1392 , بازدید ها: 788
فلورا با گفتن انشاا... كه چيزي نيست از اتومبيل پياده شد و سر جاي من نشست و سپس [..]
4 تیر 1392 , بازدید ها: 1 000
ناشناس با خونسردي گفت: - بنده يكي از دوستان رامين هستم مي خواستم به عرضتون [..]
3 تیر 1392 , بازدید ها: 665
او قهقهه اي عصبي زد و گفت: - به به، چه خوب كاش زودتر اين كار را مي كردي تا منم [..]
2 تیر 1392 , بازدید ها: 664
اقاي وكيل كه حالا مي دونستم اسمش محسن رو به من كرد و گفت: - خانم فاخته مي توني [..]
1 تیر 1392 , بازدید ها: 826
باربد صدايم را شنيد ولي بدون اينكه برگردد و نگاهي بهم بيندازد فلورا را زمين [..]
31 خرداد 1392 , بازدید ها: 840
فواد با شنيدن اين خبر به طور آشكارا خوشحال شد و بدون اينكه سرزنشم كند با ذوق [..]
30 خرداد 1392 , بازدید ها: 611
حرفهاي سليمه خانم باعث شد كه ناخواسته استرس و دلهره به جانم بيفتد. با صداي [..]
29 خرداد 1392 , بازدید ها: 857
صحنه ي خيلي غم انگيزي بود هر دو با صداي بلند در آغوش هم زار مي زدند. براي يك [..]
28 خرداد 1392 , بازدید ها: 881
- مطمئن باش كه ديگه تحمل نمي كنم و هر چه زودتر از اين بي شرف جدا مي شم. گر چه [..]
27 خرداد 1392 , بازدید ها: 812
يك روز كه سرگرم مطالعه كتابي بودم فلورا به طرفم آمد و بدون هيچ مقدمه اي گفت: - [..]
26 خرداد 1392 , بازدید ها: 918
سليمه خانم مرا دلداري داد و گفت: - نگران نباش قدرت چنين كاري را ندارد سعي كن [..]
25 خرداد 1392 , بازدید ها: 824
خنديدم و گفتم: - ممنون عاطفه جون نظر لطفته. دخترم را در آغوش گرفتم و به او شير [..]
24 خرداد 1392 , بازدید ها: 666
فواد با خشم دندان هايش را روي هم فشرد و گفت: - كثافت آشغال، فقط اگه دستم بهش [..]