قصه شب: ياسمين 77
30 دی 1392 , بازدید ها: 871
همين كه يه زندگي معقول برام درست بشه، خدا رو شكرمي كنم. مادر فرنوش – آفرين اين [..]
30 دی 1392 , بازدید ها: 871
همين كه يه زندگي معقول برام درست بشه، خدا رو شكرمي كنم. مادر فرنوش – آفرين اين [..]
29 دی 1392 , بازدید ها: 652
- تو معلومه كه پسر خوبي هستي. سختي كشيده اي و نبايد از اين حرفها ناراحت بشي. [..]
26 دی 1392 , بازدید ها: 717
كاوه – تنبل نرو به سايه سايه خودش مي آيه! بلند شو ببينم ديشب چه خاكي تو سرت [..]
25 دی 1392 , بازدید ها: 738
خير يه اتاق اجاره كردم و توش زندگي مي كنم. -ماشين پاشين هم حتماً ماكو! -ببخشيد [..]
21 دی 1392 , بازدید ها: 933
قاشق گنده يا كوچيك؟! اگه استيك رو خواستم بخورم، چنگال رو دست چپ مي گيرن يا [..]
19 دی 1392 , بازدید ها: 669
تا چند وقت پيش ها اينطوري نبود. اما تازگي ها همه دنبال پول ن! كاوه – ميدوني [..]
17 دی 1392 , بازدید ها: 905
مي دونستم كجا برنامه داره. خيلي با خودم كلنجار رفتم ولي آخرش نتونستم خودم رو [..]
15 دی 1392 , بازدید ها: 877
گفت من مامانم رو مي خوام. بغض داشت خفه م مي كرد. چي مي تونستم به اين بچه بگم؟ [..]
14 دی 1392 , بازدید ها: 752
بعد از چند وقت يه خونه ديگه م همون طرفها خريدم. وضع زندگيم خيلي خوب شده بود [..]
11 دی 1392 , بازدید ها: 695
بشين هنوز خالي نشدم. چي بگم كه بفهمي! بايد عاشق باشي تا درد عاشق رو بفهمي. بايد [..]
10 دی 1392 , بازدید ها: 731
استاد استاد استاد، معروف شدم! نه اينكه خودم چيزي بارم نباشه! تعريف نباشه، پنجه [..]
8 دی 1392 , بازدید ها: 803
فرنوش – فردا صبح مامانم مي آد. كاوه وسط خيابون زد رو ترمز! -چرا همچين مي كني؟... [..]
5 دی 1392 , بازدید ها: 1 177
گم شو، يه دقيقه جدي باش. اگه پدر و مادرت نذاشتن چه غلطي مي كني؟ كاوه – همون [..]
4 دی 1392 , بازدید ها: 908
-پشت سر مردم حرف نزن. تازه اگه اين طور هم باشه، من بلد نيستم از اين تعريف ها [..]
3 دی 1392 , بازدید ها: 990
بهزاد خان، بخدا من نمي دونم در مقابل اين همه لطف بايد چيكار كنم. خجالت هم مي [..]
2 دی 1392 , بازدید ها: 1 357
- جدي مي گي فرنوش؟
30 آذر 1392 , بازدید ها: 680
فرنوش- حالت خوبه؟ -خوبم. فرنوش – يه چيزي بهت بگم باور نمي كني بهزاد. انگار چون [..]
28 آذر 1392 , بازدید ها: 884
ته دلم يه جوري شد. بهش گفتم تو بشين. خودم درست مي كنم. گفت نه ديگه همين جوري هم [..]
28 آذر 1392 , بازدید ها: 903
اوايل نمي دونستم وقتي خونه هستم بايد باهاش چيكار كنم. مثل يه بره زل مي زد به [..]
25 آذر 1392 , بازدید ها: 875
گفت به اون نون و نمكي كه با هم خورديم اگه دروغ بگم مي خواي خودت برو بپرس. ولو [..]